چه وقت مردها عاشق میشوند؟؟؟
1.چه وقت مردها عاشق نمیشوند؟
2.هروقت مامانشون بگه
3.چون یکدفعه میشوند خودشان هم نمیدانند کی میشوند
4.یه روز از همین روزا
مردها چه وقت عشق قبلی خود را فراموش میکنند؟
1.در همون وقتی که عشق جدید خود را پیدا میکنند
2.جدید و قدیم نداره فقط بازیگر نقش زن عوض میشود
3.بستگی تام و تمام به میزان تستر....دارد
4.رابطه مستقیم با نظرمادربزرگ کودک فهیم دارد.
معیارمردها برای انتخاب همسرچیست؟
1.هرکه پیش امدخوش امد
2.به روش جستجوی ترتیبی در لیست سیاه
3.ده بیست سی چهل
4.به قول مادربزرگ پسر،دختر مثل پارچه میمونه هرروز یه مدل بهترش میاد، وامیستن بهترش بیاد


این روزا اگه تو خونه باهاتون مهربون شدن فرار کنید ، قضیه خونه تکونی جدیه
قدیما که فیسبوک نبود مردم استتوس هاشون رو روی در و دیوار توالت عمومی مینوشتن،هر چند لایک نداشت ولی کامنت خورش عالی بود :)
چیزی لذت بخشتر از زدن بچه ی پرروی مهمان دور از چشم پدر و مادرش نیست !!
دلم واسه نسل های بعدمیسوزه....
بایه مشت پدربزرگ ابرو برداشته چیکار میکنن..


جان به فدایت شود ای گل خندان من
حال که دیوانه ام شهره ی دردانه ام
با تو بهشتم شود خانه و کاشانه ام
خنده ی رخسار تو بینش اسرار تو
با حوسم می زنم بوسه به کردار تو
جان مرا دیده ای باده ی ارکیده ای
ساغر غمهای من پس تو کجا بوده ای
ملهد آزاده ام آن که خدا داده ام
من که پر از غم شدم در حوس باده ام
سوخته ام،بَد شدم ، کافر مرتد شد
در خم ابروی تو زلف مردد شدم
بر لب و دندان تو زلف پریشان تو
بوسه زنم بس بر این لعل دُرافشان تو
شاعر آصف شدم در صنم روی تو
مثنوی شعر من از خم ابروی تو
حال به پایان رسید شعر تو درویش من
لحظه ی تنهایی است رفت دل از پیش من



در ایران :
تو دستشویی فکر میکنند،
تو حمام اواز میخوانند،
سر کلاس میخوابند،
تو رختخواب تلفن حرف میزنند،
موقع درس خوندن بازی میکنند،
موقع تی وی دیدن فیسبوک چک میکنند،
موقع فیسبوک چک کردن غذا میخورند،
موقع خواب بیدارند،
موقع بیداری خوابند،
سر کار روزنامه میخوانند،
و اوقات فراغت کار میکنند.

یادته زیر گنبد کبود
دو تا عاشق بودن و کلی حسود ؟
تقصیر همون حسودا بود
که حالا شده یکی بود یکی نبود !!!

خوردنی باشد: مثل عسل
ساعات مختلف روز: مثل پگاه، سپیده، سحر
اسم جک و جونور باشد!
اعم از پرنده: مثل پرستو، درنا…
حشره: مثل پروانه
چهارپا: مثل غزال
اسم علف باشد: مثل ریحانه، پونه و…
اسم مکان باشد: مثل صحرا، دریا، خاور، ایران
خیس باشد: مثل شبنم، دریا، ساحل، باران.
و کلا هر اسمی تو این مایه ها باشد اسم دختر و در غیر این صورت اسم پسر می باشد !

- یادتونه سر کلاس تخته پاک کن رو خیس می کردیم می کشیدیم رو تخته فکر می کردیم خیلی تمیز شد بعد که تخته خشک می شد می دیدم چه گندی زدیم…! الان همین حس رو نسبت به زندگی دارم
۲- دوس دارم یه روز آنقد پولدار بشم که وقتی رانی می خورم؛ اون تیکه آخر آناناس که ته قوطی گیر می کنه واسم مهم نباشه!
۳- بعضی آدما آنچنان گنج های بی بدیلی هستن که باید حتما دفنشون کنی!
۴- اگه سال تا سال یه قرون تو جیبت نباشه مامان و بابات نمی فهمند، کافیه یه نخ سیگار تو جیبت باشه همه عالم می فهمن!
۵- موقع فوتبال نگاه کردن ۸۰ دقیقه می نشینی چش تو چش تلویزیون هیچ اتفاقی نمی افته، یه دقیقه میری دستشویی، میای می بینی بازی دو دو تموم شده.
۶- موقع درس خوندن پرزهای موکت هم واسه آدم جذاب می شه، دوست داری ساعت ها بشینی بهشون نگاه کنی.
۷- دیدن یه سوسک توی اتاق خواب درواقع مساله خاصی نیست، مساله خاص از اونجا شروع می شه که: سوسکه ناپدید می شه
۸- دوغ قبول!
شیر کاکائو قبول!
آبمیوه پاکتی قبول!
اصلا نوشابه هم قبول!
آب معدنی رو دیگه برا چی تکون میدی؟
همش همونه!
۹- نمی دونم چه حکمتیه، اینا که میرن بدنسازی اصرار دارن که اصلا سردشون نمی شه!
۱۰- ایندر که ما لگد به بخت خودمون زدیم بروسلی به حریفاش نزد.
۱۱- سر جلسه امتحان نشستی هرچی تو کلته رو برگه خالی می کنی آخرش نصف صفحه هم پر نمی شه بعد یه نفر بلند می شه می گه آقا یه برگه دیگه بدین جا ندارم. اون لحظه می خوای صندلی رو از پهنا بکنی تو حلقش!
۱۲- حالا چرا تخم مرغ گندیده بوی گلابی میده؟
۱۳- روز زن نزدیکه. خانوما هشیار باشین آقایون دعوا الکی راه نندازن همش سیاسته. توطئه رو در نطفه خفه کنید.
۱۴- امروز رفتم از دستگاه خودپرداز پول بگیرم مبلغ رو زدم ۵۰۰۰۰ تومان
یه ۱۰ هزار تومنی داد!
سه تا پنج هزار تومنی داد!
پنج تا دو هزار تومنی داد! پونزده تا هزاری!
یه لحظه دلم واسه دستگاه سوخت، نزدیک بود پولو برگردونم تو دستگاه!
طفلی خودشو کشت ۵۰ تومن منو جور کرد!
۱۵- نمونه سوال های رایج توی همه خونه ها:
این تلویزیون بی صاحاب واسه کی روشنه؟
چی از جون این یخچال بدبخت می خوای؟
کی لامپ دستشویی رو روشن گذاشته؟
کی دمپایی دستشویی رو خیس کرده؟
این موقع شب با کی حرف می زنی؟
چشمات در نیومد پای این کامپیوتر کوفتی؟
کی غذای منو خورده؟
۱۶- شش ماه به دوستت مهربونی می کنی، خوبی باهاش، هر کاری میگه می کنی که بفهمونی دوستش داری… دو روز که اعصاب نداری، میگه: حالا شناختمت
۱۷- اینقده بدم میاد وقتی دارم روی آهنگ می خونم خواننده اشتباه میخونه!دقت کردین!؟
۱۸- الان شما اگه همینطوری بیکار هم نشسته باشید تو خونه، از نظر پدر و مادرتون، بچه همسایه یا بچه فامیل بهتر از شما بیکار می شینه
۱۹- من هر روز، از خونه که بیرون می زنم رو یه کاغذ می نویسم «امروز قراره بمیرم» که اگه احیانا مردم، بگن یارو چقد خفن بوده، می دونسته!…
۲۰- دقت کردین اگه انگشتت با تبر قطع شه، دردش کمتره تا اینکه با کاغذ بریده بشه؟! دقت کردین؟
۲۱- دو ساعت پشت تلفن معطلی که گوشی رو برداره، تا میایی خمیازه بکشی یارو میگه الو! دقت کردین!؟
۲۲- وقتی جوراب پاته، حتما دمپایی دستشویی خیسه!
۲۳- بابای شما هم جلو تلویزیون خوابش می بره بعد تا تلویزیونو خاموش می کنی بیدار می شه میگه چرا خاموشش کردی؟


سخـــت تریـــن کــار دنیـــا...
بی محـــلی کردن بــه کسیـــست٬
کــــه بی نهایــــت دوستـــــش داری...

دیگه به آخر رسیدم - اگه تو نبودی..... شاید زندگیمو تمومش می کردم
گاهی تنهایی آنقدر قیمت دارد که درب را باز نمی کنم
حتی برای “تو” که سالها منتظر در زدنت بودم …

مدت هاست دلم احساس سنگینی می کند...
|

هر که آید گوید:
|

|
||
|

مـیـدونـــی تـلـخ تــریــن درد چـیــه (؟)
تــو بـخــوای ...
اونــم بــخــواد ...
ولــی دنـیـا نـخــواد ...

جامعه ما این شکلی شده فقط به بالا تنه گیر میدن در حالی که بعضی با چادر هرزگی میکنن





خواستم چشمانت رااز پشت بگیرم
دیدم طاقت اسم هایی راکه میگویی ندارم

خدايا التماست مي كنم
همه دنيايت ارزاني ديگران!
ولي،.....
آنكه دنياي من است...
مال ديگري نباشد...

هــــــمـــین !
و ایــــــن نیــــــاز به هــــیچ زبـــان شاعــــرانه ای نــــدارد
دلتنگی بــَـرآے تـــــــو…
نــِمـیـدآنـم چـِـطـور مـیگـُذَرد…!
امــآ بــــرآے مــن…
اِنـْگــآر…
خَـنـجـَر بـَـر گـَلـویـَم گــُذاشـتـہ انـد…
امــآ نـِمـیـبُـرنـد…
یک از مردم این شهر نشد ... "حتی به زور" ...


ازدرخت شاخه در آفاق ابر،
برگ هاي ترد باران ريخته !
بوي لطف بيشه زاران بهشت،
با هواي صبحدم آميخته !
***


پشت پرچین غروب،
پیشِ آیینه ی تنهایی آه،
زیرِ آوارِ دریغ...،
مي نويسم خورشيد، مي نويسي باران
مي نويسم آبي،دريا،آب... مي نويسي مهتاب،
مي نويسم تندر، طوفان، برف، پروبالي كه شكست، آفتابي كه پريد،
مي نويسي پاييز، باغ بي برگ و بهاري كه تكيد،
از اجاقي كه نپيوست به صبحي روشن،
مي نويسم بي تو، مي نويسي بي من،
مي نويسم اي دوست، مي نويسم اي يار»
كه به اندوه تو پيوند زدم، دفتر خاطره را...








ترس من ازگم شدن نیست …..
ازگرفتن دستیست که بی بهانه رهایم کند…

هیچ قصه گویی نیست که داستانش این گونه آغاز شود،یکی بود دیگری هم بود.همه با هم بودند،وما اسیر این قصه کهن،برای بودن یکی،دیگری رانیست می کنیم: یکی بود،یکی نبود

خدا تنها روزنه امیدی است که هیچگاه بسته نمیشود...تنها کسی است که با دهان بسته هم میتوان صدایش کرد...با پای شکسته هم میتوان سراغش رفت...تنها خریداریست که اجناس شکسته را بهتر بر میدارد...تنها کسی است که وقتی همه رفتند میماند...وقتی همه پشت کردند آغوش میگشاید...وقتی همه تنهایت گذاشتند محرمت میشود...اما با وجود اینکه گناه کردیم نه نعمت هایش را از ما گرفت، نه گناهانمان را فاش کرد...پس بیندیش اگر اطا عتش کنیم چه میکند!؟...

هنـــوز دلخوشـــم بـــه “خدانگهـــدارت”
اگـــر نمى خواستـــى برگـــردى ;
اصـــرارى نبـــود کـــه خـــدا ,
مـــرا نگـــه دارد ........................!


هر وقت قهر کردی ،
مطمئـن باشی بجز تو ، هیچکس جاتو نمیگیره .


از یـكــ روز، از یـكــ جـا، از یـكــ نـَفـَر، بــهــ بـَعــد...!
دیـگـر هـیـچــ چـیـز مِـثـلــ ِ قَـبلــ نـیـســتـــ !
نـهـ روزهـا، نـهـ رَنـگ هـا،نـهـ خـیــابــانــهـا..
هَـمــهــ چـیــز مـی شـَـود:
دِلـتـَنـگــی...!!
.


همه را مســــت و خراب از مــــی انــــگور کنیـــــد
مزد غـسـال مرا سیــــر شــــرابــــــش بدهید
مست مست از همه جا حـــال خرابش بدهید
بر مزارم مــگــذاریــد بـیـــاید واعــــــظ
پـیــر میخانه بخواند غــزلــی از حــــافـــظ
جای تلقــیـن به بالای سرم دف بـــزنیـــد
شاهدی رقص کند جمله شما کـــف بزنید
روز مرگــم وسط سینه من چـــاک زنیـد
اندرون دل مــن یک قـلمه تـاک زنـیـــــــد
روی قــبـــرم بنویـسیــد وفــــادار برفـــت
آن جگر سوخته خسته از این دار برفــــت



ما را به ناز فروشان نیاز نیست تا خدا بنده نواز است به بنده چه نیاز است
::
::

